یادداشت،

افق جدید در رابطه علم، تكنولوژی و كسب وكار

افق جدید در رابطه علم، تكنولوژی و كسب وكار

ایزو وب: معاون توسعه كارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی در یادداشتی با برشمردن اهمیت علم و تكنولوژی در عصر حاضر، با اعلان اینكه ایران در سال های گذشته مدعی حضور در رده های برتر تولید علم در جهان بوده است، شرایط فعلی را بهترین امتحان و فرصت برای اوج گیری جدید دانست.


به گزارش ایزو وب به نقل از ایسنا، در یادداشت عیسی منصوری آمده است: سال ها پیش هابرماس نظریه «حوزه عمومی» را بیان نمود. در این نظریه سه حوزه خصوصی، دولتی و عمومی تعریف شد. حوزه خصوصی از آن خانواده است؛ حوزه عمومی در برگیرنده گروه های شغلی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و وسایط ارتباط جمعی است و حوزه دولتی نیز دولت و ساختارهای آن است. حوزه ها بر هم تاثیر می گذارند. مثلاً «حوزه عمومی» بوسیله مفاهمه، ارتباط و استدلال مبتنی بر تعقل، مواضعی اتخاذ می كند كه بر پروسه اعمال قدرتِ «حوزه دولت» و همین طور رفتار «خصوصی» خود افراد تاثیراتی آگاهی دهنده و عقلانی ساز باقی می گذارد.
به سیاق جاری در محافل علمی و توسعه ای جهان، نظریه هابرماس به رشته های دیگر تعمیم یافته و مبنایی برای شكل گیری الگوهای جدید فكری و سیاستی شد. یكی از این اقتباس ها تبیین برهم كنش سه حوزه ی تكنولوژی، علم (Pure Science) و كسب وكار (Business) است. در این چارچوب، گفت و گو و تعامل دائمی بین این سه وجود دارد. بعنوان مثال جهت گیری كلی تكنولوژی در جهان متاثر از دو حوزه دیگر یعنی «علم» و «كسب وكار» است.
تكنولوژی از یك سو متأثر از مقتضیات و خواسته های فعالان حوزه كسب وكار است كه درآن سود و حداكثرسازی مطلوبیت برای مصرف كنندگان، حرف اول را می زند و همه چیز را خرج آن می كند. در عین حال در اقتصاد آزاد منابع لازم برای توسعه تكنولوژی هم توسط حوزه كسب وكار تامین می شود. تكنولوژی از طرف دیگر متأثر از قواعد و دستاوردهای حوزه علم است. تاثیر علم بر تكنولوژی به شكلی است كه آنرا به سمت ذات حقیقت هدایت می كند. كشیده شدن تكنولوژی به سمت علم سبب ساز رعایت اخلاق، محیط زیست و نیازها و خواسته های معقول دیگر موجودات می شود. این عملا می تواند در تعارض با خواسته های حوزه ی كسب وكار باشد.
بر طبق ارزیابی برخی از دانشمندان، بشر در دو سده اخیر تكنولوژی را به سمت خواسته های كسب وكار و همین طور فاصله گرفتن نسبی از علم خالص برده است. شیوع ویروس كرونا می تواند نقطه اوج این نوع از تعامل با محیط زیست و موجودات زنده ای مانند سگ، گربه و خفاش ارزیابی شود. در این صورت آینده ی پیش رو از جنس بازگشت به سمت حقیقت علم خواهد بود.
بدین جهت كشورهای موفق آینده آنهایی هستند كه به جهت و مسیر جدید وارد شوند و كشورهای عقب مانده آنهایی خواهند بود كه قواعد بازی پارادایم جدید را درك نكنند. بریتانیا سوار بر موج پارادایم انقلاب صنعتی امپراطوری خودرا از قرن ۱۸ تا اوایل قرن ۲۰ گسترش داد. آمریكا بازیگر پیشرو در عصر تكنولوژی هسته ای و تكنولوژی ارتباطات و اطلاعات بوده است. چین رونق را از ۴۰ سال پیش وقتی شروع كرد كه به تشخیص دنگ شیائوپنگ، تكنولوژی را به رسمیت شناخت و ساختارهای كشور را موافق آن بنا نهاد و اینك نتایج آنرا برداشت می كند. كشورهایی مانند چین، نماد تكنولوژی مادی كسب وكار- محور و نه علم- محور هستند. میل به سمت «حوزه علم» نظام حكمرانی سیاسی متناسب را می طلبد. نظام حكمرانی سیاسی در كشورهایی مانند چین سازگار با توسعه «حوزه علم» نیست.
بنا به تجربه گذشته، كشورها دو گزینه پیش روی خود دارند؛ در گزینه اول مسیر متأثر از حقیقت علم را برگزینند و معادلات و سازوكارها را در سازگاری با آن بچینند كه در این حالت در دسته كشورهای پیشران آینده ساز یا آینده نگر قرار می گیرند یا با انتخاب گزینه دوم، در حاشیه قرار گرفته و وابستگی به دسته نخست را بپذیرند. البته دسته دوم با چالش های دائمی و پرداخت هزینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پیامد همسو نشدن با پارادایم جدید نیز روبه رو خواهند شد.
ایران در سال های گذشته مدعی حضور در رده های برتر تولید علم در جهان بود. اگر این درست باشد، اینك این بهترین امتحان و فرصت برای اوج گیری جدید است. دو پیش نیاز را می توان برای این كار تعریف كرد: ۱. نظام حكمرانی سیاسی، علمی و اقتصادی متناسب ۲. استفاده از ظرفیت بازیگران ایرانی حوزه علم در اكناف جهان و جذب بازیگران غیر ایرانی این عرصه كه دومی شاخص خوبی برای كارآمدی اولی است.




منبع:

1399/02/01
23:16:28
5.0 / 5
1968
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۲
ایزو وب
ISO Web